English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5261 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
lateral gain U پوشش جانبی زمین درعکاسی هوایی
ground nadir U نقطه سمت القدم هواپیما درعکاسی هوایی
imagery U عکاسی هوایی
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
muddy weather U هوایی که دچار پوشیده شدن زمین ازبرف آب دار با گل شود [هوا و فضا]
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
penetration aids U وسایل تولید رخنه در صفوف دشمن
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
images U وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
pictured U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picturing U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picture U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
airhead line U خط سر پل هوایی
aerial line U خط هوایی
airs U هوایی
aired U هوایی
air U هوایی
atmospheric U هوایی
airy U هوایی
aery U هوایی
air strike U تک هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
stuffiness U بد هوایی
overpass U پل هوایی
air lane U خط هوایی
flying bridge U پل هوایی
linear distance U خط هوایی
overhead conductor U خط هوایی
AA U ضد هوایی
pneumatic U هوایی
overhead line U خط هوایی
air attack U تک هوایی
air head U سر پل هوایی
acclimatization U هم هوایی
overpasses U پل هوایی
overhead roadway U پل هوایی
air built U هوایی
over-pass U پل هوایی
raided U تک هوایی
raiding U تک هوایی
air raids U تک هوایی
skyway U پل هوایی
raid U تک هوایی
airborne U هوایی
aerial U هوایی
aerobic U هوایی
overhead U هوایی
aerobics U هوایی
air drawn U هوایی
raids U تک هوایی
aviation medicine U طب هوایی
aerials U هوایی
air raid U تک هوایی
strike U تک هوایی
strikes U تک هوایی
air cooled transformer U مبدل هوایی
air corridor U دالان هوایی
airfreight U باربری هوایی
airdrop U بارریزی هوایی
air guard U گشتی هوایی
elevated railroad U خط اهن هوایی
air intercept U رهگیر هوایی
aisles U راهرو هوایی
aircraft accident U سانحه هوایی
aisle U راهرو هوایی
skies U توپ هوایی
aerials U انتن هوایی
air cover U پوشش هوایی
air gap U شکاف هوایی
airial U محمول هوایی
corridor U دالان هوایی
post strike U بعد از تک هوایی
air furnace U کوره هوایی
air force base U پایگاه هوایی
air inst alations U تاسیسات هوایی
air distance U مسافت هوایی
air division U لشکر هوایی
air dribble U دریبل هوایی
corridors U دالان هوایی
airmobile U متحرک هوایی
air curtain U پوشش هوایی
airways U راه هوایی
elevated railroad U ترن هوایی
airway U راه هوایی
air group U گروه هوایی
crush U سانحه هوایی
crushed U سانحه هوایی
air damper U خفه کن هوایی
air defense U پدافند هوایی
potshot U گلوله هوایی
air facility U تاسیسات هوایی
pneumatic drill مته هوایی
crushes U سانحه هوایی
air evacuation U تخلیه هوایی
aviation channels U کانالهای هوایی
air torpedo U اژدر هوایی
air route U مسیر هوایی
antiaircraft U اسلحه ضد هوایی
antiaircraft U ضد حملات هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
lift U مقدورات هوایی
air refueling U سوختگیری هوایی
air position U وضعیت هوایی
lifted U مقدورات هوایی
bird's eye U منظره هوایی
lifting U مقدورات هوایی
lifts U مقدورات هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti aircraft U پدافند هوایی
air photograph U عکس هوایی
air target chart U نمودارهدفهای هوایی
air search U تجسس هوایی
air search U مراقبت هوایی
air surveillance U مراقبت هوایی
avionics U ارتباطات هوایی
air suprmacy U حاکمیت هوایی
air support U پشتیبانی هوایی
aerial photogrammetry U فتوگرامتری هوایی
skyway U راه هوایی
Recent search history Forum search
1Vintage style
1some services are not in full force
1set the record straight
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
2purchase off the registry
2تعریف فونتیک چیست؟
1what is Labbad
1Oem
1Capacitated production facility
0Nonwoven fabric
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com